معنی تر تیزک

لغت نامه دهخدا

تیزک

تیزک. [زَ] (اِ) تره تیزک را گویند و آن سبزیی باشد که خورند، مشهور به تره تیزک و به عربی جرجیر خوانند. (برهان) (آنندراج). گیاهی که جرجیر و تره تیزک نامند. || (ص) مصغر تیز؛ یعنی اندکی تیز. (ناظم الاطباء).

تیزک. [زَ] (اِ) آواز گستاخانه ای که از دهن خارج شود. (ناظم الاطباء).

تیزک. [زَ] (اِخ) دهی از بخش ابرقو است که در شهرستان یزد واقع است و 158 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


تره تیزک

تره تیزک. [ت َ رَ /رِ زَ] (اِ مرکب) از تره + تیز + ک (پسوند) ترتیزک یا شاهی گیاهی است از تیره ٔ چلیپائیان. (حاشیه ٔ برهان چ معین). یعنی سبزه ای که تخمش به هند، هالم و جندمور نام دارد. (شرفنامه ٔ منیری). و رجوع به ترتیزک و تره تندک و شاهی و گیاه شناسی گل گلاب ص 208 شود.

تره تیزک. [ت َ رِزَ] (اِخ) دهی است جزء دهستان گنجگاه در بخش سنجیدشهرستان هروآباد که در 12 هزارگزی باختر مرکز بخش گیوی و 3 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به هروآباد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 414 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن حبوبات و غلات و شغل مردم زراعت است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

فرهنگ فارسی هوشیار

تیزک

(اسم) گیاهی است از تیره چلیپاییان که جزو سبزیهای خوراکی معمولی است و مزه اش تند و تیز است. گیاهی است یکساله و برگهایش کوچک و میوه اش خرجینک و بالدار است: تر تیزک رشاد تره تندک حب الرشاد.


تر تیزک

(اسم) تره تیزک.


تره تیزک

(اسم) گیاهی است از تیره چلیپاییان که جزو سبزیهای خوراکی معمولی است و مزه اش تند و تیز است. گیاهی است یکساله و برگهایش کوچک و میوه اش خرجینک و بالدار است: تر تیزک رشاد تره تندک حب الرشاد.

گویش مازندرانی

تیزک

زبر و زرنگ – چابک – تند و تیز


تیزک تلی

چست و چابک، خار نوک تیز

فرهنگ معین

تره تیزک

(تَ رِ. تِ زَ) (اِمر.) گیاهی است یک ساله با برگ های بیضی شکل، جزء سبزی های خوردنی است که مزه ای تند و تیز دارد.

حل جدول

تر تیزک

اسید


تره تیزک

نام دیگر گیاه شاهی

فرهنگ عمید

تره تیزک

ترتیزک

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

تر تیزک

1037

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری